بسم الله الکریم
چند سالیه غروبای جمعه خدا یه توفیقی به ما و رفقامون میده یه گوشه ای جمع میشیم و به بهونه ی زیارت آل یاسین با آقا و مولامون حضرت صاحب الزمان(عج) حرف میزنیم و روضه جد غریبشون رو می خونیم . بعضاً، قبل از شروع مراسم معلومه که چه روضه ای رو می خونیم... این هفته که گذشت دلم خیلی هوای امام حسن(ع) رو کرده بود ولی روزیمون جای دیگه بود، الحمدلله. حالا... این چند خط شعر رو روهم به همین بهونه میزارم ، ایشالا کریم اهل بیت یه عنایت ویژه و خاصی به رفقای جمعه های آل یاسین بندازه. ان شا الله.
اول تو را سرشته و انسان درست کرد شرح تو را نوشته و قرآن درست کرد بعداً گِل اضافیتان را افاضه کرد تا از من خراب مسلمان درست کرد می خواست رحمتش همه جا را بغل کند با اشک های چشم تو باران درست کرد باید برای بندگی سجده هایمان یک مسجدی به نام حسن جان درست کرد ... بالم اگر به درد پریدن نمی خورد یک سایبان که می شود از آن درست کرد من زنده به نسیم مسیحا دم توأم آدم اگرشدم به خدا آدم توأم تو ابتدای نسل طهورای کوثری تو رود خان? زهرای اطهری باید علی و فاطمه ای ظرف هم شوند تا اینکه آفریده شود چون تو گوهری کار خداست این که پیمبر پسر نداشت وقتی توئی نیاز ندارد به دیگری نسل مطهر نبوی، نسل دختری است با این حساب تو حسن ابن پیمبری ... گفتند زاده ی اسد الله غالبی صبح جمل که شد همه دیدند حیدری ... می خواستند پیش همه کوچکت کنند کوری چشم عایشه ها از همه سری یک روز اشک و گریه برای تو میکند.... ...با شصت روز اشک حسینی برابری ... ای ارشد تمام پسر های فاطمه ای اولین حسین سحر های فاطمه ای آسمان تر ازهمه بالا تر از همه ای بی کران تر از همه دریا تر از همه تو زودتر به دامن زهرا نشسته ای پس این توئی تو ،بچه زهرا تر ازهمه ما از تو هیچ وقت نفرما ندیده ایم ای جمله همیشه بفرما تر ازهمه ما سالهاست رهگذر کوچه توأیم مانند یک فقیر سرِکوچه توأیم مهتاب چشمهای تو خورشید پرور است هرکس که طالعش حسنی نیست کافر است ... اصلاً نیاز نیست قیامت به پا کنی یک قاسمی خدا به تو داده که محشر است ... اصلاً شما نیاز نداری به معرکه وقتی لب سکوت تو شمشیر حیدر است قسمت نبود تا که ببینند مردمان بازوی تو ادامه فتّاح خیبر است فردا ملک به نام تو تکبیر می زند صاحب زمان(عج) به جای تو شمشیر می زند امشب اگر نگات هوای قرن کند امید می رود که نگاهی به من کند زیبنده است بال و پر صد فرشته را زهرا ببافد و تن تو پیرهن کند ... کُشتی بگیر پیش همه با برادرت شاید کسی بیاید و "جانم حسن" کند ... بهتر همان که در به در هر گذر شود بالی که روی بام تو فکر چمن کند این یا کریم مثل همه قصد کرده است.... ...بر روی گنبدی که نداری وطن کند ... بعد از تو ای امیر کفن پاره ها کسی لازم نکرده است تنم را کفن کند ...