سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به [دوستی] آن که به تو رغبتی ندارد، رغبت مکن . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :5
کل بازدید :26061
تعداد کل یاداشته ها : 24
103/2/6
1:2 ص
موسیقی

 

سلام علیکم بماصبرتم

لطفا به نشانی جدید وبلاگ مراجعه فرمایید. 

http://www.eshghalayhesalam.blogfa.com


  
  

یا حضرت رسول ( ص ) !

یک عده ای به عشق تو دور از وطن شدند

یک عده ای ندیده اویس قرن شدند ...

از خانواده ام همه عبدلله شما

از خانواده ات همه آقای من شدند ...

تو پیر خانواده بزرگ قبیله ای

محصول زندگی تو پنج تن شدند ...

یک عده زینب و علی و فاطمه شدند

یک عده ای حسین شدند و حسن شدند ...

بعد تو دختر تو و ززینب کنار هم

مشغول بافتن پیرهن شدند ...

یک عده بچه های تو پاره جگر ولی

یک عده بچه های تو پاره بدن شدند ...

این کشته ها تمام جگر گوشه ی تواند

یا ایها الرسول ببین بی کفن شدند


90/11/18::: 10:4 ص
نظر()
  
  

وقتش شده نگاه به دور و برت کنی

فکری برای این همه خاکسترت کنی

عذر مرا ببخش دوایی نداشتم

تا مرهم کبودی چشم ترت کنی

امشب خودم برای تو نان می پزم ولی

با شرط اینکه نذر تب پیکرت کنی

مجبور نیستی که برای دل علی

یک گوشه ای نشینی و چادر سرت کنی

زحمت نکش خودم به حسین آب می دهم

تو بهتر است فکر برای پرت کنی

ای کاش از بقیه ی پیراهن حسین

معجر ببافی و به سر دخترت کنی

من، زینب و حسن، ... همه ناراحت توایم

وقتش شده نگاه به دور و برت کنی

علی اکبر لطیفیان

====

1 سلام و آرزوی قبولی دو ماه عزاداری و نوکری در خانه ی حضرت سیدالشهدا(ع) و آل الله. " هر چند دیر شده ولی ... "

2. ایام اربعین حضرت عشق علیه السلام دعا گوی همه ی دوستان بودیم، نکته ی قابل توجه این که... سوزوندیم و این یعنی اینکه ی سال دیگه چشم انتظاری تا اربعین 91.

3. حقیقتش مونده بودم لباس سیاهم رو در بیارم یا نه! تا اینه از چند نفر اهل دل سوال کردم، عرضه داشتند که : " در نیاری کم کم بدعت میشه ، بزرگتر از من و شما - امثال حاج منصور ارضی و برخی از علما بعد از دو ماه لباس سیاهشون رو در می آرن " خلاصه ... در آوردیم لباس مشکی ارباب رو.

به چند نفر از رفقا هم که می خواستند تا 8 ربیع بپوشن ، گفتم : " دلیل رو " اوناهم در آوردن لباس مشکی ارباب رو ، به جز یک نفر. دیشب بهش گفتم : چی شد پس! چرا در نیاوردی ؟ گوشیش رو درآورد و عکس زیر رو نشونم داد ...

... سوختم سوختم ، نباید لباس سیاهم رو در می آوردم.

4. و در آخر این که بی بی جان ، عرض ارادت بنده ی حقیر رو قبول کن . همون طوری که شب جمعه ، تو حرم حسینت قبول کردی.


90/11/8::: 12:42 ع
نظر()
  
  

و کربلا آفریده شد تا عشق جهانگیر شود ...

ای خدای آب ! ما را چنان تشنه بخواه که هیج آبی جز عطش کربلا سیرابمان نکند...

کل ازض کربلا ، همه جا مهمان حسینیم... همه...

کل ارض کربلا، عالم تجلی گاه ارباب ماست...

کربلا چنان خراب می کند که نتوان ساخت... و چنان می سازد که نتوان خراب کرد...

کربلا اگر نبود زمین آیا باز هم جاذبه داشت؟!

کربلا خانه ی ماست؛ والحق هیچ کجا خانه ی آدم نمی شود...

هر که از کربلا گذشت، به خدا نرسید؛ و هر که به خدا رسید،

از کربلا گذشت... هر که رسید .

پی نوشت :

1. تو مرا دیوانه ی دیوانه ی دیوانه کردی ، ز برای کربلا آواره ی آواره کردی

آخرش گلدسته ها و گنبد زیباتو دیدم ، به خدا ممنونم و ممنونم و ممنونم آقا

2. امسال دوباره دست به دعا شدم آقا ، تا آخر ازت بگیرم اذن کربلا

خواستم ز ته دل - ایشالا پیدا نشه مشکل

قرارمون اربعین امسال ، میدون مشک ابوفاضل

3. وقتی حرمت بهشته چه حاجت به جنت

حرمی که عالمی رو گذاشته تو حسرت

اسممو تو لیست زوارات آقا نوشتی

عمریه برا زیارت نشستم تو نوبت

الهی که هیچ کس غم و درد و بلا نبینه

الهی که هیچ کس داغ کرب و بلا نبینه

4. اشکای روضه ، آبرومونه - نوکری تو آرزومونه

یادش بخیر روزایی که با خدا بودیم

مسافرای عاشق کربلا بودیم

روسیاهم اما آقا ، تو روی منم حساب کن

بیا و محاسنم رو به خون سرم خضاب کن

میدونم با نگاه تو رو سفید میشم

ایشالا آخرش یه روزی شهید می شم

آقام آقام آقام آقام حسین حسین مولا

5. بندهای بالا اشعاری بود که تو دو سال گذشته که اربعین مشرف شده بودیم کربلا با رفقامون زمزمه می کردیم. یادش بخیر ...   جمع خیلی خوبی بودیم.. آقا هادی ( چقدر خندیدیم از دستش ، آخه عربی خیلی خوب صحبت می کرد: ( " لا فکر اینجا شهر خودتونه ") احمد کنعانی ( ساپورت عشق ) احمد مهدیان ( استاد بصیرت ) حامد کریمی ( شیخ کل کلی ) ابراهیم ( که خودش یه پروژه کامله برای خندیدن ) جعفر و علیرضا ساسانی - سجاد ( آخر عبادت و بندگی ) آقا مرتضی ( که خیلی خوش سفره ، کشتی ها هنوز رو آبه ) و داش حسین عزیز که بینی و بین الله هر وقت میبینمش یاد کربلا می افتم و انصافاً امسال جاش خالیه. یادش بخیر پارسال از خستگی تو پیاده روی راه کربلا داشت می افتاد ، یا اونجایی که کنار آتیش خوابش برد و دستش سوخت... آه کربلا

6. اگر روزی شد امسال این شعر رو زمزمه می کنیم :

ما راهی شهر کرب و بلا هستیم ، نوکرای سیدالشهدا هستیم

میشه دعامون مستجاب ، با دستای طفل رباب

اربعین کربلا هستیم

7. خلاصه اینکه ان شاالله اربعین در حرم حضرت عشق علیه السلام دعا گوی دوستان هستم.

 


90/9/28::: 12:44 ع
نظر()